قصور کلمات
06 خرداد 1391 توسط قره سوفلو
نمیدانم چه بر کاغذ بیاورم، ذهنم پر از حرفایی است که هر کلمه اش کتابی است خواندنی، هرگاه به شما می اندیشم ذهنم پر میشود از جملات زیبایی که فقط بخاطر شما به قاموس واژگانم رخنه میکند، کلمات پیش از شما در بیان قصور داشته و معنای دلتنگیم را آیینه دار نبودند. با حضور شما صفحه خالی ذهنم مملو از خاطره شد.نمیدانم آیا شما هم به من فکر میکنی؟ البته میدانم که مولا بنده خویش را فراموش نمیکند اما آیا من بنده خوبی برایتان بوده ام که بخاطرتان مانده باشم؟ ای صاحب زمان مرا که در تنگنای زندگی تنها مانده دستگیری کن که کسی جز مولا دست بنده اش را نمیگیرد.اللهم عجل لولیک الفرج