اهداف بعثت پیامبر(صل الله علیه وآله)
عوامل بعثت :انقلاب ارزش ها، تزکیه و پرورش روح، رساندن به مقام عبودیت، تحکیم وحدت انسان ها، واسطه فیض الهی، احیای پیمان فراموش شده، ترویج فضائل اخلاقی، ایجاد وتوسعه عدالت اجتماعی و…
عوامل بعثت :انقلاب ارزش ها، تزکیه و پرورش روح، رساندن به مقام عبودیت، تحکیم وحدت انسان ها، واسطه فیض الهی، احیای پیمان فراموش شده، ترویج فضائل اخلاقی، ایجاد وتوسعه عدالت اجتماعی و…
طبق شماری از احادیث معصومان علیهم السلام کسانی که بطور قطعی و تفصیلی، برای ظهور امام عصر علیه السلام وقت تعیین میکنند و مثلا میگویند پس از در گذشت یا هنگام زعامت فلان مرجع تقلید یا در فلان سال قمری یا شمسی و یا ده سال و بیست دیگر، حضرت ظهور خواهند کرد، دروغگو هستند و آنان را وقَاتون می نامند. توجه داشته باشیم که مدتی است برخی از وقَاتون ، گفته خود را به گونه ای که ذکر شد به بعضی از بزگان و مراجع تقلید منتسب میکنند. افزون برآنکه ملوم نیست چقدر این نسبت دادن ها حقیقت داشته باشند، طبق احادیث اسلامی باید این انتساب ها را نیز دروغ بدانیم.البته گفتن سخنانی مانند« وقت ظهور نزدیک است» که از آیات و عبارت هایی همچون« انَهم یرونه بعیدا ونراه قریبا» برگرفته شده است، اشکالی ندارد.(رجوع شود به بحارالانوار ج 52ص101تا121)
پیامبر اکرم صل الله علیه روبه اصحاب کرده و فرمود: آیا میخواهید شمارا از تنبل ترین و دزد ترین و بخیل ترین و جفاکارترین و عاجزترین انسانها آگاه کنم؟!
عرض کردند: آری ای رسول خدا!حضرت فرمود:
الف:تنبل ترین انسان ، بنده سالم و بیکاری است که در عین حال با زبان و لب، ذکر خدا نمی گوید.
ب:دزدترین انسان، کسی است که از نمازش بدزدد، نماز مثل کهنه کثیف به صورتش زده میشود.
ج:بخیل ترین انسان، کسی است که از نزد مسلمانی عبور کند و به او سلام نکند.
د:جفاکارترین و بی مهرترین انسان کسی است که در نزد او یادی از من بشود ولی صلوات نفرستد.
ه:و عاجزترین انسان کسی است که از دعا کردن عاجز باشد.(مستدرک الوسائل،ج3،ص 38)
اعتکاف تمام شد و ما نفهمیدم ، نفهمیدیم که اعتکاف برای بعضی ها شده وسیله ای برای پز دادن، سوژه ای شده برای چشم و هم چشمی خانواده ها،شب آخر وقتی درب مساجد باز میشود بعضی از خانواده را میبینی که با دسته گل های بزرگ و گران قیمت، باشیرینی و کادو های آنچنانی در انتظار فرزندان خود هستند، و نمیدانند که اینجا آمده ای برای دوری از دنیا و تعلقاتش، نمیدانند که شاید کودکی،نوجوانی، جوانی، و شاید سالخورده ای در آن میان باشد که در حسرت چنین لحظه ای باشد، کاش بدانیم که من به اعتکاف میروم تا به خدا نزدیک شوم و از دنیا و هرآنچه باعث تفاوت من از مردم عادی میشود جداشوم،من به اعتکاف میروم که به رنگ خدا شوم
ترس از رها شدن و هبوط، گویی ریشه ای دارد به بلندای خلقت آدم.ترس از اینکه خداوند دستت را رها کند هر بار لرزه به جانت می اندازد و بار ها با خود این بیت را زمزمه میکنی که: هرگز نگویمت ز کرم دست من بگیر/سالهاست دستم گرفته ای، رهایم مکن
«معبودم آنچه شروع کردی از افزون بخشی ات پس تکمیلش فرما و انچه بخشیدی به من پس آنرا مگیر.»(مناجات الراغبین صحیفه سجادیه)